بازی های آموزشی دوره پیش دبستانی
1. قطار بسازید
برای این بازی به چند جعبه مقوایی بزرگ نیاز دارید که کودک و دوستانش بتوانند راحت داخل آن بنشینند. بعلاوه، ابزار کار نیز همچون کاغد رنگی، چسب، ماژیک، مداد رنگی، استیکر و... به آنها بدهید و از آنها بخواهید تا هر کدام جعبه خود را به قطار تبدیل کنند. هنگامی که آنها می خواهند قسمت بیرونی واگن خود را تزیین کنند و برای آن چرخ، پنجره یا... بگذارند، آنها را راهنمایی کنید تا با همکاری هم چند واگن پشت سر هم قطار را بسازند.
پشتکار. این بازی که مبتنی بر کار گروهی است، حس انجام، ادامه و به ثمر رساندن کاری را به کودک منتقل می کند. کودک با این بازی می آموزد در نتیجه تلاش های خود به نتیجه خوبی می رسد. می آموزد برای رسیدن به هدف باید تلاش کرد و در این مسیر از دوستان نیز کمک گرفت.
توجه داشته باشید، ممکن است کودک از این بازی خوشش بیاید و بخواهد دوباره و دوباره آن را انجام دهید. بنابراین، جعبه های را دور نریزید.
2. بازی های شاد
روی کاغذهای مربعی شکل، تصاویر مختلفی از چهره هایی را ترسیم کنید که به نوعی ناراحت، عصبانی، غمگین و بیمار هستند. کاغذها را داخل سبد بگذارید. از کودک بخواهید یکی از کاغذها را بیرون بیاورد و چهره روی کاغذ را با پانتومیم بازی کند. به طور مثال، برای چهره «غمگین»، کودک باید ادای گریه کردن در بیاورد. وظیفه بچه های دیگر این است تا از او بخواهند احساس بهتری داشته باشد. ابتدا آنها باید از کودک سوال بپرسند؛ چرا غمگینی؟ چطور می توانم به تو کمک کنم؟ و.... کودکی که پانتومیم بازی می کند، پاسخ سوال ها را می دهد و کودکان دیگر سعی می کنند برای داشتن احساس خوب به او راهکاریی ارایه کنند. به طور مثال، او را در آغوش بکشند یا به او بگویند متاسفم.
همدردی. همدردی یکی از بهترین فضیلت های انسان ها است. کودک تا زمانی که احساس ناراحتی نداشته باشد، متوجه نمی شوند چگونه می توانند به دیگران احترام و مهربانی خود را عرضه کنند.
برای این بازی باید وسایل متنوعی همچون پلاستیک غذا، حیوانات پلاستیکی، جعبه کار پزشکی و... در اختیار داشته باشید. هر چه وسایل همدردی بیشتر در دست باشد، کودک با خلاقیت بیشتری به دوست خود کمک می کند تا ناراحتی اش را فراموش کند. به طور مثال، اگر باند داشته باشد، می تواند دست مثلا آسیب دیده خود را بانداژ کند.
3. بازی دور یا نزدیک
یکی از کودکان را به عنوان یابنده انتخاب کنید. او را به بیرون اتاق بفرستید تا بچه های دیگر چیزی را در اتاق مخفی کنند. از یابنده بخواهید وارد اتاق شود. از او بخواهید مثلا توپ قرمز مخفی شده را بیابد. هنگامی که او به محل اختفای توپ نزدیک شد، با ضربه های سریع روی میز بزنید ولی اگر از محل دور می شد، فاصله ضربآهنگ ها را بیشتر و صدا را ضعیف تر کنید. این کار را باید تا زمانی انجام دهید تا یابنده توپ موردنظر را بیابد.
همکاری. این بازی حس همکاری را میان کودکان تقویت می کند. آنها با این بازی می آموزند که چگونه با همکاری هم می توانند توپ قایم شده را بیابند و این همکاری چقدر لذت بخش و شاد است.
این کار را می توانید با نشان دادن سرما یا گرما هم انجام دهید. مثلا وقتی به محل نزدیک می شود، نشان دهید گرمتان شده است یا اگر دور شد، نشان دهید سردتان است.
4. حدس کلمات
به نوبت از بچه ها بخواهید چیزی در ذهن خود تصور کنند و آن را توضیح دهند. به طور مثال: «چیزی که من تصور کرده ام سبز رنگ است.» کودکان دیگر باید حدس بزنند که آن چیست: «درخت!»، «تیشرت بابا!» یا... هر کس درست حدس بزند می تواند کلمه ای در ذهن خود تصور کند.
صبر. کودکان با این بازی صبر کردن را می آموزند. این بازی باعث می شود تا کودکان ساکت و آرام بنشینند و به حرف های دیگران گوش کنند تا نوبتشان فرا برسد.
انجام این بازی در مکان های کسل کننده ای همچون فرودگاه برای کودکان سرگرم کننده و جالب است.
5. مامان، من می تونم؟
از کودکان بخواهید سه متر دورتر و در مقابل شما بایستند. هر مرتبه به یکی از بچه دستوری بدهید. «سارا، یک قدم جلو بیا» سارا باید از شما بپرسد: «مامان، من می تونم؟» و شما در پاسخ می توانید بگویید: «بله، بیا.» یا «نه. نمی توانی». اگر پاسخ شما مثبت باشد، کودک باید پیش از انجام دستور به شما بگوید: «ممنون». هر کودکی که یکی از این مراحل را فراموش کرد یا بدون اجازه حرکت خود را انجام داد دوباره به ابتدای خط فرستاده می شود. این بازی را باید تا زمانی انجام دهید تا کودکان به مادر برسند. می توانید به هر کدام از برنده ها اجازه دهید نقش مادر را بازی کند.
احترام. این بازی به کودکان می آموزد چگونه باید همیشه احترام یکدیگر را حفظ کنند. این بازی تعارفات رسمی که لازمه احترام اجتماعی است را به کودک می آموزد.
برای اینکه کودکان مراحل مختلف بازی را با هم قاطی نکنند (من نمی دانستم الان باید تشکر کنم!)، پیش از آغاز بازی قوانینی برای بازی تعیین کنید.
6. گفتن حقیقت
اعضای خانواده را دور هم جمع کنید و به همه شرکت کننده ها اجازه تمام کردن جمله را بدهید: «من ترسیدم وقتی...»، پدر و مادر نیز می توانند با گفتن کلمات خود جمله را تمام و در بازی شرکت کنند. («من ترسیدم وقتی رادین در مغازه قایم شد و نتوانستم او را پیدا کنم»). وقتی همه این جمله را با داستان خود تمام کردند، سراغ کلمه یا عبارت نیمه تمام دیگری بروید. من خوشحال شدم.. من تعجب کردم... و....
صداقت. وقتی به کودک خود فرصت بیان احساساتش را می دهید، در واقع به او می آموزید می تواند بدون ترس احساسات واقعی خود و حقیقت را بیان کند. کودکان با نگاه کردن به داستان های پدر و مادر یاد می گیرند تا حقیقت را بگویند. هنگامی که بسیار شفاف و روشن سخن می گوید و جلوی کودک از دیگر اعضای خانواده حمایت می کنید، به طور غیر مستقیم رفتار سالم و درست را به کودک آموزش می دهید.
داستان های فرزند خود را به عنوان آغاز کننده بازی بعدی بازی در روزی دیگر یادداشت کنید. به طور مثال: «آیا هنوز هم رعد و برق باعث وحشت تو می شود؟» یا «آیا لحظه شاد
دیگری را به خاطر می آوری؟»
7. پرتاب جوراب در سبد
همه جوراب های تمیز اهالی خانه را در اتاق نشیمن جمع کنید. از کودک بخواهید تا لنگه جوراب ها را بیابد. پس از جفت شدن همه جوراب ها به او بیاموزید تا آنها را در هم داخل کند و به شکل توپ در بیاورد. سپس، چند متر دورتر چند جعبه کفش قرار دهید و نام هر کدام از اعضای خانواده را روی هر کدام از آنها بنویسید. هدف از این بازی این است که کودک جوراب هر کس را در جعبه خودش پرتاب کند.
مسوولیت. با این بازی کودک را در انجام کارهای خانه وارد کرده اید و او می آموزد هر کسی در خانه وظیفه ای برای انجام دادن دارد. هنگامی که کار خانه را به یک بازی مفرح تبدیل کنید حتی فرزندان کوچک تر نیز مشتاق می شوند تا این کار را انجام دهند.
نکته آموزشی والدین: پس از انجام این کار او را تشویق و تحسین کنید که کارش را درست انجام داده است. شاید دفعه بعد، دوست داشته باشد در تا کردن ملافه ها به شما کمک کند!
منبع: سایت برترین ها
- لینک منبع
تاریخ: شنبه , 08 بهمن 1401 (12:07)
- گزارش تخلف مطلب